عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم
عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

دلشکسته

عزیزمهربونم

سلام بهار زندگیم ، سلام قشنگ بی ریا
حالت چطوره نازنین ، چه می کنی با دوریا
روزات چه جوری می گذرن ، شبا چطور سر می کنی
چقد تا خوابت ببره ، این ور و اون ور می کنی
از تو دلت خبر دارم حال دلت خیلی بده
این سرنوشت عاشقا ، از اون قدیم تا ابده
عشقه و سیصد تا بلا ، یه وقت نگی نمی تونی
قصه مونو ولش کنی ، بگی دیگه نمی خونی
یه وقت نیاد اونروزی که بگی دیگه خسته شدی
با اینهمه دام و قفس بگی که پر بسته شدی
نبینم از تو خاطرت ، عهدی که بستیم پاک بشه
درخت خاطراتمون ، یه وقت بمیره خاک بشه
یه وقت نگی دیگه بسه ، بری و تنهام بزاری
به وسعت دشت دلم گلای ماتم بکاری
درسته که اگه بری ، غصه و دردت کم می شه
ولی بدون که اینجوری ، درخت عمرم خم می شه
راستی تو می تونی بری ؟ بی من بری ، بی همنفس
تو بری و رها بشی ، منم بمونم تو قفس؟
فکر نکنم دلت بیاد ، دل منو خون بکنی
قلب منو بشکنی و منو پریشون بکنی
درسته که بعضی روزا ، یه خورده غرغر می کنی
ولی اگه پاش برسه ، حسابی شرشر می کنی
من تو رو خوب می شناسمت ، تو مثل رویا می مونی
قصه زنده موندنو تو گوشای من می خونی
قلب تو عین دریاست زلال و پاک و آبی
تو عالم رفاقت تو نابه نابه نابی
سرت رو درد نمی یارم ، فکر می کنم دیگه بسه
می بخشی بعضی گفته هام یه جورایی پیش و پسه
تو رو سپردم به خدا ، خدای خوب و مهربون
قدر دل قشنگتو ، تو رو به جون من بدون ...



http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Namayesh-Ehsas18/20.jpg

نظرات 1 + ارسال نظر
farshad khani یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:09 ب.ظ http://www.weldingworld.blogsky.com

ممنون خیلی قشنگ بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد