عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم
عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

دلشکسته

سکوت مرگ___________

                                             وقتـ بـــمیـــــــرم هیـــــــچ اتفاقـ نخواهد افتـــــــاد

نـــــــ جا بـ خاطرم تعطیل میشود

نـــــ در اخبار حرفـ زده میشود

نــــ خیابانـ بستـ میشود

نــ در تقویم خطـ بـ اسمم نوشتــــــــ میشود

تنها موها مادرمـــــــ کمـ سپیدتر میشـــــــود

پدرم کمــــــــ شکستــــــــ تر

اقواممان چند روز آسوده از کـــــــار

و من ..

فقط تنها گورکنـ را خستـــــــــــــــ کنـــــم ..

نظرات 9 + ارسال نظر
negar17 سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 04:58 ب.ظ http://bardiiyyyaaaa.blogfa.com

این روزهای لعنتی را هر روز به تظاهر میگذرانم

تظاهر به خنده

تظاهر به شادی

پس کی تمام میشود این نمایش?

احسان چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:26 ب.ظ

سلام ترانه خانوم
قالب نو مبارک
ممنون اومدی وبم
چیزی شده؟فک کنم نگرانی یا ناراحتی از یه چیزی
چندبار متن نوشته هات عوض شده زیادی غم مینویسی منو ناراحت کردی
امیدوارم توی تحصیل و کار جدیدتون موفق باشی.
بهم سر بزن خوشال میشم

سیا شنبه 1 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 12:34 ق.ظ http://eshghemans.blogsky.com

خیلی حرف است که تو هر شب در گلویت خاری کشنده احساس کنی


برای کسی که بدانی حتی یک بار در عمرش به خاطر تو بغض هم نکرده…

سیا شنبه 1 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:22 ب.ظ http://eshghemans.blogsky.com

به جای پاک کردن اشک هایتان آن هایی که باعث گریه تان

می شوند را پاک کنید !از تنها بودنم راضی نیستم اما خوشحالم

که با خیلی ها نیستم …

negar17 شنبه 8 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 08:47 ب.ظ http://bardiiyyyaaaa.blogfa.com

میخواهی بروی؟
بهانه میخواهی؟
بگذار من بهانه را دستت بدهم…
برو…
هرکس پرسید چرا؟
بگو…
لجوج بود…
همیشه سرسختانه عاشقم بود…
بگوفریادمیزد…
همه جا فریاد میزد که مرامیخواهد…
بگو دروغ میگفت…
میگفت هرگز ناراحتم نکرده ای…
بگو درگیر بود…
همیشه درگیر افسون نگاهم بود…
بگو بی احساس بود…
به همه ی فریادها،اخم هاوتوهین هایم
فقط لبخند میزد…
بگو او نخواست…
نخواست جزمن کسی در دلش خانه کند…

بیا پیشممم منتظرتم[نیشخند][گل]

سیا شنبه 8 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:43 ب.ظ http://eshghemans.blogsky.com

به زبان فرانسه : Jet aime
به زبان ارمنی : Jiroum emkaz
به زبان انگلیسی : I love you
به زبان ترکی : Seni sevigo rom
به زبان دانمارکی :Jag elsker dig
به زبان چینی : Mi tuzya var ruemkarata
به زبان سوئیسی : Chahadi garn

سیا یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 04:47 ب.ظ

در پی رهایی ام ...

آغاز سفر نزدیک است

کوله بارم یادت

مقصدم نامعلوم

سفری اجباری

هدفی ساخته ام

هدفم بیمار است

چشمهایم بسته

نفسم می گیرد

ته این جاده چرا تاریک است؟؟

و رها می داند آخرش تنهایی ایست.

سیا یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 06:43 ب.ظ

رفتن تو نمی تونه مرگ این خاطره ها شه

بذار بین ما همیشه یه نفس فاصله باشه

رفتن تو نمی تونه تو رو از دلم بگیره

تو به هر راهی که میری پای من سمت تو میره

سهم من از تو همین بود : پای عشق تو بشینم

تو چه باشی چه نباشی من ...........

سیا سه‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:29 ب.ظ http://eshghemans.blogsky.com

بــــــاران کـــه مــــــــی بــارد



همــــــه چیـــــــــز تـازه مـــیشـــــــــــود



حتــــــــی داغ نبـــــــــودن تــــــــــو

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد