عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم
عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

دلشکسته

روز تنهایی من...

روز تنهایی من...
روز نیلوفری یاد تو بود
یاد لبخند نگاهت ...
یاد رویایی آغوش تو بود
روز تنهایی من...
چهره سرد زمین یخ زده بود
گره مردمک چشم تو باز
به نگاه شب تنهاییمان زل زده بود
روز تنهایی وغم.!
قدر دلتنگی من...

   آســـمان پــیدا بود

تنها برخی از آدمها

باران را احساس می کنند …

بقیه فقط خیس می شوند






میایی..

میدانمـ روزیــــــ تو میـ آییــــــــ

بهـ امید آمدنتـــــــــــ ـهر روز

در شهــــــــــر سرگردانمــــــ

دلم گرفته...

این روزها

آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را

فرصتی برای

خشک شدن نیست