دختر جوانی آبله سختی گرفت. نامزدش به عیادت او رفت.
چند ماه بعد، نامزد وی کور شد.
موعد عروسی فرا رسید. مردم می گفتند: چه خوب!
عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد.
20سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت.
مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.
مرد گفت : «من کاری نکردم جز اینکه شرط عشق
را به جا آوردم.»
شرط عشق چه بود؟
ب سلامتی همه عشقای خدایی و عاشقای واقعی
ممنون از حضور گرمتون
ینهمه از بدیای تنهایی گفتم از خوبیاش میخام بگم
تنهایی ینی رو پای خودت وایسی
تنهایی ینی از هیشکی انتظاری نداری
ینی مشت مشت آلپرازولام بخوری و زوپیدم و چت بزنی اما بقیه نفهمن حال و روزتو
ینی صب که پاشدی منگ
قرصای شبت باشی
ینی اونقد قرص بخوری که از منگی بری تو دیوار ولی دیگه با کسی نباشی
سگش شرف داره تنهایی
لینکی عزیز..منم میلینکی؟؟؟؟؟
حتما گلم
الان که فکر میکنم می بینم دوست داشتن از دور هم خوبه
میشه تو رو دوست داشته باشم ولی نداشته باشمت
گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها
حسرت ها را می شمارم
و باختن ها
وصدای شکستن را
نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم
وکدام خواهش را نشنیدم
وبه کدام دلتنگی خندیدم
که چنین دلتنگــــــــــــــــم
سلام
اپم
اومدی نظر زیاد بزا واسم
میسی
هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد بـود ..! میــــدانی چــــــــــــرا؟؟ مـــــردانـــگی میــخواهـــــد مــــــــانـدَن، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزَنــد
فیزیک بعدها ثابت میکند...
جای خالیه ادمها...
در باران پاییزی بزرگتر میشود...
اتفاقهایی هستند،
که زندگیات را دوباره میسازند!
سالها میگذرد...
و تو،
از تمام زندگی
فقط همان اتفاق را
به خاطر میآوری...
مثل آن روز، که اتفاقی
برای اولین بار تو را دیدم...
و این اتفاق، به بوسهای ختم شد!
که عشق را،
در دل ما متولد کرد...
چه خوب است،
که کسی، در جایی که فکرش را نمیکنی،
اتفاقی...
میشود تمام زندگیات!
صدایم کن که آوای صدایت ستاره را خجل می کند و نگاهت آسمان را تب دار!
صدایم کن دوست عزیز
اگه منم اون اشتباه بزرگو نکرده بودم عشقم الان کنارم بود و داستان زندگیه ما عاشقانه تر از این داستانی میشد که گذاشتی