عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم
عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

دلشکسته

این منم

من نه عاشق هستم 

و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من 

من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب 

که به صد عشق و هوس می ارزد 

من خودم هستم و یک دنیا ذکر

که درونم لبریز 

شده از شعر حقیقت جویی 

من خودم هستم و هم زیبایم 

من خودم هستم و پا برجایم 

من دلم میخواهد 

ساعتی غرق درونم باشم 

عاری از عاطفه ها 

تهی از موج سراب 

دور تر از رفقا 

خالی از هر چه فراق 

من نه عاشق هستم 

نه حزین غم تنهایی ها 

من نه عاشق هستم 

و نه محتاج نوازش یا مهر 

من دلم تنگ خودم گشته و بس...