عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم
عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

عشق را در چشمان مادرم ودست های چروک شده پدرم یافتم

دلشکسته

عشق تو

   

اولین تو بودی
آخرین هم تو خواهی بود
♥نمی خواهم طعم چشم دیگری را بنوشم
انتظار بارانت سخت هم باشد
فقط به خیال آمدنت

خیس خیسم

     عکس های عاشقانه

بهترین لذت...

بہِتریـن لـذتـےڪہِ تـوے בنـیـا ہِست ایـنـہِ ڪہِ . . .

بـدونـے یہِ نـفـر خـیـلـے בوسِـت داره....


رفت

سالها رفت و هنوز

 

یک نفر نیست بپرسد از من

 

 که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

 

صبح تا نیمه ی شب منتظری

 

همه جا می نگری

 

گاه با ماه سخن می گویی

 

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

 

راستی گمشده ات کیست؟

 

کجاست؟

 

صدفی در دریا است؟

 

نوری از روزنه فرداهاست

 

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

 

 

تومیایی

تو می آیی ، یقین دارم که می آیی

 

 

 

زمانی که مرا در بستر

 

 

 

سردی میان خاک بگذارند

 

 

 

تو می آیی   یقین دارم

 

 

 

 

 

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر میکنی
و بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم ! نمیخوامت ....
این جمله رو بشنوی :

" غلط کردی چه بخوای چه نخوای مال منی " ... !!!

 

دوست دارم

همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم...

 


ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : نمیدونم

اما حالا میخوام بهت بگم : یکی !!! میدونی چرا ؟

 

 

 

چون قوی ترین و بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کردی که قشنگترین

و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟

ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ...

تو هم یکی هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ...

پس اینو بدون از الان و تا همیشه یکی دوستت دارم

 

عزیزمهربونم

سلام بهار زندگیم ، سلام قشنگ بی ریا
حالت چطوره نازنین ، چه می کنی با دوریا
روزات چه جوری می گذرن ، شبا چطور سر می کنی
چقد تا خوابت ببره ، این ور و اون ور می کنی
از تو دلت خبر دارم حال دلت خیلی بده
این سرنوشت عاشقا ، از اون قدیم تا ابده
عشقه و سیصد تا بلا ، یه وقت نگی نمی تونی
قصه مونو ولش کنی ، بگی دیگه نمی خونی
یه وقت نیاد اونروزی که بگی دیگه خسته شدی
با اینهمه دام و قفس بگی که پر بسته شدی
نبینم از تو خاطرت ، عهدی که بستیم پاک بشه
درخت خاطراتمون ، یه وقت بمیره خاک بشه
یه وقت نگی دیگه بسه ، بری و تنهام بزاری
به وسعت دشت دلم گلای ماتم بکاری
درسته که اگه بری ، غصه و دردت کم می شه
ولی بدون که اینجوری ، درخت عمرم خم می شه
راستی تو می تونی بری ؟ بی من بری ، بی همنفس
تو بری و رها بشی ، منم بمونم تو قفس؟
فکر نکنم دلت بیاد ، دل منو خون بکنی
قلب منو بشکنی و منو پریشون بکنی
درسته که بعضی روزا ، یه خورده غرغر می کنی
ولی اگه پاش برسه ، حسابی شرشر می کنی
من تو رو خوب می شناسمت ، تو مثل رویا می مونی
قصه زنده موندنو تو گوشای من می خونی
قلب تو عین دریاست زلال و پاک و آبی
تو عالم رفاقت تو نابه نابه نابی
سرت رو درد نمی یارم ، فکر می کنم دیگه بسه
می بخشی بعضی گفته هام یه جورایی پیش و پسه
تو رو سپردم به خدا ، خدای خوب و مهربون
قدر دل قشنگتو ، تو رو به جون من بدون ...



http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Namayesh-Ehsas18/20.jpg